عصر مسجدسلیمان// در پی حمله رژیم صهیونیستی با پشتیبانی آمریکا به جمهوری اسلامی ایران، بار دیگر اصول بنیادین سیاست دفاعی کشور به محک آزمون گذاشته شد؛ اصولی که طی چهار دهه گذشته همواره بر عدم آغازگری جنگ و دفاع قاطع از تمامیت ارضی استوار بوده‌اند. جمهوری اسلامی ایران هیچ‌گاه آغازگر جنگی نبوده و این اصل، […]

عصر مسجدسلیمان// در پی حمله رژیم صهیونیستی با پشتیبانی آمریکا به جمهوری اسلامی ایران، بار دیگر اصول بنیادین سیاست دفاعی کشور به محک آزمون گذاشته شد؛ اصولی که طی چهار دهه گذشته همواره بر عدم آغازگری جنگ و دفاع قاطع از تمامیت ارضی استوار بوده‌اند.

جمهوری اسلامی ایران هیچ‌گاه آغازگر جنگی نبوده و این اصل، به‌مثابه ستون فقرات دکترین امنیتی کشور، در تمام سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی حفظ شده است. تجربه‌های تاریخی از دست رفتن بخش‌هایی از خاک ایران در جنگ‌های پیش از انقلاب، این مسئله را به یک افتخار ملی تبدیل کرده است که در دوران پس از انقلاب، حتی وجبی از خاک کشور به بیگانه واگذار نشده است.

جنگ تحمیلی اخیر از سوی رژیم صهیونیستی، بر پایه طراحی‌های چندلایه و از پیش برنامه‌ریزی‌شده‌ای آغاز شد که هدف اصلی آن ایجاد شکاف میان ملت و حاکمیت و در نهایت فروپاشی ساختار جمهوری اسلامی بود. سناریویی که به اذعان خود منابع امنیتی و رسانه‌ای دشمن، به شکست انجامید.

سه ضلع کلیدی که موجب ناکامی این طرح شد عبارت بودند از: رهبری، نیروهای مسلح و مردم. دشمن با اتکا به تحلیل‌های غلط، تصور می‌کرد که با ترور فرماندهان عالی‌رتبه و تلاش برای هدف قرار دادن برخی مقامات ارشد کشور، می‌تواند شرایط را برای اعتراضات داخلی و فروپاشی نظام مهیا سازد؛ اما واکنش منسجم و سریع این سه ضلع، محاسبات دشمن را بر هم زد.

غافلگیری اولیه در روز نخست حمله، اگرچه انکارناپذیر است، اما سرعت بازیابی ساختار دفاعی کشور، تغییر معادله را رقم زد. پیام آرامش‌بخش رهبر انقلاب در نخستین ساعات، انتصاب هوشمندانه فرماندهان جایگزین، و پاسخ سریع و قاطع نیروهای مسلح از طریق موشک‌باران مواضع دشمن، نه‌تنها ابتکار عمل را به ایران بازگرداند، بلکه فضای غم و اضطراب را به وحدت و همبستگی ملی بدل کرد.

همدلی مردم با نیروهای مسلح و حمایت از خانواده‌های آسیب‌دیده، جلوه‌ای دیگر از پیوند تاریخی ملت و نظام را به نمایش گذاشت. آنچه این ملت را به ایستادگی واداشته، ریشه در تمدن، ایمان و هویت عمیق فرهنگی‌اش دارد.

دکترین دفاعی جمهوری اسلامی ایران، نه بر تهاجم، بلکه بر اقتدار در بازدارندگی، انسجام ملی و مشروعیت مردمی استوار است. سه‌گانه رهبری، نیروهای مسلح و مردم، بنیان‌های استراتژیک این دکترین هستند که بار دیگر در این جنگ کوتاه اما مهم، خود را به روشنی نشان دادند.

در کنار این عناصر بنیادین، نقش دولت در همراهی و پشتیبانی از جبهه دفاعی کشور نیز حائز اهمیت بود. ریاست محترم جمهوری در جایگاه رئیس شورای‌عالی امنیت ملی، با حضوری فعال و همراه، از بدنه نظامی و انتظامی کشور پشتیبانی کرد؛ رویکردی که مقایسه آن با تجربه تلخ سال‌های ابتدایی جنگ تحمیلی و بی‌اعتمادی ناشی از عملکرد دولت وقت، نشان‌دهنده ارتقاء سطح هم‌افزایی و انسجام در شرایط بحران است.

این هماهنگی کامل میان ارکان نظام، برگ برنده‌ای است که مانع تحقق اهداف دشمن شد و نشان داد جمهوری اسلامی ایران، هم‌چنان از ظرفیت بالای مقاومت و وحدت ملی در برابر هر تهدیدی برخوردار است.

 

محمد رضایی میرقائد کارشناس مسائل سیاسی