عصر مسجدسلیمان // چکیده پریان، موجوداتی اسطورهای و رازآلود، از دیرباز در فرهنگ و ادبیات ایران حضور داشتهاند. این مقاله به بررسی سیر تحول جایگاه پریان از دوران پیشازرتشتی تا ادبیات معاصر میپردازد و نقش و جایگاه آنها در باورهای بختیاریها را تحلیل میکند. تمرکز ویژه بر اهریمنی بودن پریان، اصطلاحات مرتبط با آنها، ابزار […]
عصر مسجدسلیمان //
چکیده
پریان، موجوداتی اسطورهای و رازآلود، از دیرباز در فرهنگ و ادبیات ایران حضور داشتهاند. این مقاله به بررسی سیر تحول جایگاه پریان از دوران پیشازرتشتی تا ادبیات معاصر میپردازد و نقش و جایگاه آنها در باورهای بختیاریها را تحلیل میکند. تمرکز ویژه بر اهریمنی بودن پریان، اصطلاحات مرتبط با آنها، ابزار مقابله و آیینهای وابسته در فرهنگ بختیاری است. یافتهها نشان میدهد که باورهای بختیاریها بازتابی از سیر تحول تاریخی پریان و استمرار اعتقاد به نیروهای ماورایی در زندگی روزمره دارد.
۱- مقدمه
از کودکی با نفرینی به نام «پریزیده» آشنا شدم. در ذهن کودکانهام واژهی «پری» با زیبایی و افسون همراه بود، اما در فرهنگ بختیاری، زبان و سنت مادریام، پریان با مفهوم بیماری، نحسی و آسیب پیوند داشتند. این تفاوت با تصویر مثبت پریان در ادبیات فارسی پس از اسلام، انگیزهای شد تا در این مقاله به ریشهها و تحولات تاریخی مفهوم پری و جایگاه آن در فرهنگ بختیاری پرداخته شود.
۲- واژهشناسی
واژهی «پری» بازماندهی اوستایی pairika است که در پهلوی parik، در فارسی میانه perik یا prig و در گویش بختیاری به صورت peri آمده است. این واژه در سانسکریت معادلی مستقیم ندارد و ریشهی آن همچنان محل بحث است.
نظریههایی همچون نظر بارتلمه و گری، ارتباط پری با نیروهای اغواگر و باروری را مطرح کردهاند. بر اساس این دیدگاهها، پریان در آغاز ایزدبانوان باروری و زایش بودهاند که با شاهان و پهلوانان پیوند یافته و نسلهای نیمهخدایی را پدید میآوردند. معانی گوناگون این واژه شامل «افسونگر»، «جادوگر»، «احاطهکننده» و «آتشگرفته از روشنایی دیوان» است.
۳- سیر تحول تاریخی پریان در ایران
۳.۱. دوران پیشازرتشتی
در دوران پیشازرتشتی، پریان ایزدبانوان باروری و زایش تلقی میشدند. آنها با زیبایی آرمانی و قدرت افسونگری، نقش میانجی میان جهان انسانی و نیروهای طبیعت را ایفا میکردند. نمونههای مشابه این باور را میتوان در سنتهای یونانی (نیمفها) و هندی (اپسراها) مشاهده کرد.
۳.۲. دوران اوستایی و پهلوی
با ظهور زرتشت، جایگاه پریان تغییر یافت. در وندیداد و بخشهایی از یشتها، واژهی pairika به موجوداتی اغواگر و اهریمنی اشاره دارد. این تغییر بازتابی از جهانبینی دوگانهی زرتشتی بود که نیروهای پیشین باروری و لذت را در جرگهی اهریمن قرار داد. در متون پهلوی چون بندهش و دینکرد نیز پریان در شمار موجودات اهریمنی و همکاران دیوان معرفی میشوند.
۳.۳. دوران اسلامی و ادبیات فارسی پس از اسلام
پریان در شعر و ادب فارسی بازتعریف شدند. در گرشاسپنامه پری به عنوان معشوقی اغواگر حضور دارد و در آثار عاشقانه نظامی گنجوی، پری نمادی از زیبایی و یاریرسانی است. در غزلیات حافظ نیز «پریروی» استعارهای برای معشوق است. این بازنمایی ترکیبی است از زیبایی و افسونگری اسطورههای کهن با چارچوب اخلاقی اسلامی.
۴- جایگاه پریان در فرهنگ بختیاری
۴.۱. اهریمنی بودن پریان در باور بختیاریها
پریان موجوداتی اهریمنی، آسیبرسان و زیانآورند. بیماریها، نحسی و رخدادهای ناگوار به حضور یا اثر پریان نسبت داده میشود. این نگرش ادامهی همان تصویر اهریمنی پریان در دوران زرتشتی است.
۴.۲. ابزار مقابله
آتش و نور مهمترین ابزار دفاع در برابر پریان بهشمار میآیند. در زبان بختیاری اصطلاحاتی مانند:
«ما تشی وا کنیم که پری نزنمون» → یعنی برای دفع پری آتش میافروزیم.
«پری شُنده» → نفرینی به معنای آسیب دیدن از پری.
*۴.۳. اصطلاحات، آیینها و روایتها*
اصطلاحاتی چون «پِر زیده» و «پِرکنده» به کسانی اطلاق میشود که ریشهی حیات یا سلامتشان بهواسطهی پریان آسیب دیده است. آیین «پریخوانی» در گذشته میان پیران بختیاری و کسانی که با علوم غریبه سروکار داشته اند رواج داشت و شامل دعاخوانی، دعا نویسی ،سرود و بهکارگیری ابزارهای سنتی برای دفع یا جلب پریان بود. این آیین شباهتهایی با مراسم «زار» در جنوب ایران دارد.
برای نمونه در روایتی شفاهی از منطقهی بازفت، بیماری کودکی که دچار حملات عصبی شده بود به «پریزده شدن» نسبت داده شد و پیر محلی با اجرای پریخوانی (خواندن اشعار خاص و نواختن سرنا و دهل) تلاش در درمان او داشت. این مراسم علاوه بر جنبه درمانی، نقش روانی و جمعی برای بازگرداندن تعادل در جامعه داشت.
نقش پریان در سایر اقوام ایرانی
در فرهنگهای دیگر ایران نیز موجوداتی مشابه پری وجود دارند. در مازندران و گیلان، پریان گاه زیبا و یاریرسان و گاه خطرناک تصور میشوند. در آذربایجان و کردستان نیز موجودات افسونگری مشابه دیده میشود. در ادبیات عامهی ترکمنها نیز «آلبستی» یا «آل» شباهتهایی با پری دارد. این گستردگی نشان میدهد که مفهوم پریان در سراسر ایران تداوم یافته و تنها در کارکرد متفاوت شده است.
جمعبندی
پریان در فرهنگ ایرانی سیر تحولی گسترده ای را از ایزدبانوان باروری به موجودات اهریمنی را پیمودهاند. باورهای بختیاری بازتابی از این تغییر تاریخی است و نشان میدهد چگونه مردم با نیروهای ماورایی در زندگی روزمره خود ارتباط برقرار کردهاند. اصطلاحات، آیینها و روایتهای مربوط به پریان بخشی از میراث فرهنگی و روانشناسی جمعی بختیاریها را آشکار میسازد.
این پرسش مهم باقی میماند که چرا در حالی که ادبیات فارسی پریان را بازآفرینی زیبا و مثبت کرده، در فرهنگ بختیاری همچنان اهریمنی باقی ماندهاند؟ به نظر میرسد پاسخ را باید در پیوند قویتر بختیاریها با باورهای کهن ادیان ایران باستان و نگرش خاص آنان به بیماری، طبیعت و مرگومیر جست. مطالعه تطبیقی این باورها میان اقوام مختلف ایرانی و در مقیاس جهانی، میتواند به شناخت عمیقتر جایگاه پریان در اسطورهشناسی و فرهنگ یاری رساند.
منابع:
۱ـ شوالیه، ژ.، و گربران، آ. (۱۳۸۹). فرهنگ نمادها (ترجمهٔ سودابه فضائلی). تهران: جیحون.
۲ـ سرکاراتی، ب. (۱۳۷۸). «پری (تحقیقی در حاشیه اسطورهشناسی تطبیقی)». در سایههای شکار شده: گزیده مقالات فارسی . تهران: طهوری.
۳ـ. معین، م. (به اهتمام). (۱۳۷۵). برهان قاطع. تهران: امیرکبیر.
۴ـ. اسدی طوسی، ا. (۱۳۶۶). گرشاسبنامه (تصحیح جلال خالقی مطلق). تهران: دانشگاه تهران.
۵ـ. سامانیان، م. (۱۳۹۴). نمودهایی از حضور پریان در اساطیر (ترجمهٔ هاله سینایی). تهران: تمدن علمی.
✍️🏻آرمان موری احمدی
Sunday, 17 August , 2025