عصر مسجدسلیمان // شاهرخ شهنی: اگر چه این روزها شروع دوباره فصل پاییز و آغاز زندگی با تِم رنگهای زیبای قهوه ای و نارنجی آدمی را به وجد می آورد . ولی با یک ویزیت ساده سرپایی و بدون عکس و اسکن می شود فهمید که استان ام ( خوزستان ) کلی درد دارد و […]
عصر مسجدسلیمان // شاهرخ شهنی: اگر چه این روزها شروع دوباره فصل پاییز و آغاز زندگی با تِم رنگهای زیبای قهوه ای و نارنجی آدمی را به وجد می آورد . ولی با یک ویزیت ساده سرپایی و بدون عکس و اسکن می شود فهمید که استان ام ( خوزستان ) کلی درد دارد و ناخوش است !
از بی برق و قطع مداوم آن گرفته تا بی آبی و اعتراض کشاورزان و آلودگی هوا و نخلهایی که اینبار نه از دشمن بعثی بل توسط خودی ها خشکیدن و در نهایت تن به خود سوزی دادن !
از ندادن پول گندمکاران تا سر و صدای چغندر کاران و مرغداران و نرخ بیکاری بالا و عدم جذب بموقع اعتبارات و رشد اقتصادی منفی ! همه نشان از دردهای مزمن این استان است .
و حالا ، هوای سیاسی آن هم دیگر مطلوب نفس کشیدن نیست !
گویی ” هور ” در صدد تلافی او را جادو و ریه هایش را با دود و خاکستر و باد طلسم کرده است !
سیاسیون ازدولتمردان ، وکلای مردم از دولت و مردم از همه آرزده خاطر اند .
سیاسیون اصلاح طلب که با امید فراوان وارد کارزار شدند ، پس از چندی که از معارفه استاندار گذشت و دیدند آنچه میخواستن نشد و به نوعی با درب بسته مواجه شدن از همان ابتدا بر دکتر موالی زاده خرده گرفتند، تاختند و شروع به گرفتن جلسات شبانه و نشر مصیبت نامه کردند ! آنان به رغم رای تاثیر گذار استان ، با خیال اینکه دوستان تهرانی هوای آنان را بهتر از گذشته خواهند داشت وحرفهایشان را می شنوند و نظرات آنان را به دیده منت پذیرا خواهند بود ، چند صباحی آرام و بی صدا دور میز استاندار نشستند و هیچ نگفتند . اما با گذشت زمان و رو شدن تمام چرک نویس های استاندار تازه متوجه قضایا شدند و فهمیدن آنچه رشته کردن تماما پنبه شد! نه استاندار آنی بود که انتظارش را داشتند ونه تقسیمات مدیریتی که غالبا جناحی بود آنان را خرسند می کرد . از طرفی خبر آمد که شعار ” اگر هوا نداریم ، هوای شما رو داریم ” مربوط به مدتها قبل بود و تاریخ مصرف آن به اتمام رسیده است !
اعتراضات بیشتر شد . صدای معترضان به احکام صادره و پست هایی که یکی یکی به نفع جناح مخالف از کف می رفت دائم شنیده می شد . جایی که بعضی احکام در قالب تحفه برگشتی کار را سخت و عرصه را تنگ تراز قبل کرد و صدای شیخ اصلاحات( حجت السلام فیاضی) نیز درآمد و به صراحت عنوان نمود که ماندن یک روز بیشتر دکتر موالی زاده ضربه به اتحاد اقوام ، امنیت ملی و دولت است واو زودتر باید برود .
حرف شیخ اگر چه حرف و نظر اجماع نبود ، اما تیر خلاصی بود که بر پیکره مدیریت استاندار نشانه رفت و نشست !
شیخ و هم طیفان او معتقدند که دکتر موالی زاده علی رغم دارا بودن خصایص اخلاقی خوب ، اما به دلیل عدم درک درست و شناخت کافی از اوضاع ، عدممغتنم شمردن فرصت سیاسی ایجاد شده ، عدم توجه و مشورت پذیری با سیاسیون و احزاب و سپردن مسئولیت ها به جناح مخالف و یا کسانی که کمتر در انتخابات حضور داشتند ، عملا میدان را به مخالفین واگذار کرده است .
از منظر مدیریتی نیز با این غیر پویایی و حرکت لاک پشتی عملکردی برای دفاع نیست و جزء پسرفت و عقب گرد چیزی در آینده نصیب استان نخواهد شد .
موالی زاده نیز که از اوضاع استان با اطلاع بود و هم خبرهای درگوشی تهران را رصد می کرد اوضاع را پیچیده تر از قبل احساس میکرد و اگر چه انتظار فرش قرمز را نداشت ولی هیچ وقت فکر نمی کرد حداقل در استان خود با چنین اوضاع و کلاف سر درگمی روبرو شود . او نیز سعی کرد با جلسات شبانه و از جمله نشست های قومی ورق را تا حدودی بر گرداند . در واقع او می خواست با یک تیر دو نشان بزند .اول اینکه با این نشست ها و جلسات دور همی به راهبرد دولت پزشکیان بعنوان شاه کلید وحدت و اتحاد اقوام عمل کند . دوم اینکه به تعادل قومیتی ، سیاسی و مدیریتی استان صحه بگذارد . هر چند حرکت ناپلئونی اخیر ( انتصاب فرماندار اهواز ) احتمالا اوضاع را در آینده به نفع او کمی تغییر خواهد داد ، اما از طرفی خاکستر زیر آتش را شعله ور تر کرد و صدای مخالفان را بیشتر ، بگونه ای که تا به امروز گروه مخالف نه به نشستن دور همی و گرفتن جلسه و نه به پذیرش و ماندن استاندار رضایت نمی دهند .
اگر چه از بسیاری جهات حق با منتقدین و مخالفان می باشد ولی با رعایت انصاف می بایست حداقل تا پایان سال به استاندار وقت داد تا بتواندبا بازبینی و بازنگری دوباره به وضعیت بغرنج استان رسیدگی کند و شاید بتواند با تغییرات احتمالی حوزه های سیاسی و عملکردی خود را سر و سامان دهد . البته این را نیز نباید فراموش کرد که بسیاری از مسائل، مشکلات و کاستی ها ماحصل حضور او نیست .
موالی زاده اگر میخواهد همچنان سکان هدایت استانداری را دردست داشته باشد می بایست صدای مخالفان را بشنود و مشورت پذیر باشد . با جوان گرایی به جوانان بها بدهد و پستهای مدیریتی را به آنان واگذار کند .
در حال حاضر دور و اطراف او را آدم های مسن و املا نوشته های پر غلط فرا گرفته که حاضر به تغییر و یا ترک میز نیستند! یک جوان کار بلد و با لیاقت هزار هم شایسته احراز پست و منصبی باشد در این شرایط و فضا بدون لابی و سفارش هرگز به جایی نمی رسد !
اگر می شنویم که موتور حرکتی استان کند است بواسطه وجود همین آدم هاست . استان احتیاج به خون جدید و آدم های نو دارد .
موالی زاده اگر میخواهد بماند می بایست توان اقناعی و روابط دیپلماتیک خود را تقویت کند . چرا که بخش عظیمی از مشکلات او با مخالفین مربوط به همین سر فصل است .
او می تواند در این وضعیت که رئیس جمهور دست استانداران را باز گذاشته ، فرصت را غنیمت شمارد و دست به کارهای بزرگبزند . او می تواند آبادان و خرمشهر و اروند رابه مراکز تجاری بزرگ منطقه تبدیل کند .
او می تواند ضمن برنامه ریزی در جهت مدیریت بازار داخلی استان ، موانع و مشکلات صادر کنندگان را بر طرف کند تا با افزایش تولید ناخالص داخلی زمینه رشد اقتصادی استان را فراهم کند .
او می تواند با پیگیری و سرمایه گذاری در حوزه برق از طریق سامانه های تولید برق خورشیدی در شهرهای کم جمعیت کمی از این ناترازی ها را جبران کند .
او می تواند با مدیریت صحیح از ذخایر استراتژیک نفت و گاز و پتروشیمی جهت کاهش بیکاری و افزایش رشد اقتصادی استفاده نماید .
او می تواند با تکمیل طرح ۵۰۰ هزار هکتاری تولید استان را به ۳۰ میلیون تن برساند .
او می تواند با این اختیارات کار نیمه تمام دکتر مقتدایی را کامل کند و به هر خوزستانی مجوز واردات کالا تا سقف معین بدون گمرکی را بدهد .
او می تواند فضای کسب و کار را تغییر دهد و با رفع موانع و مشکلات تولید شهرکهای صنعتی را فعال و تجارت خارجی را رونق بخشد .
و…
موالی زاده اگر بخواهد می تواند . فقط کافیست بخواهد . فقط کافیست فرصت سوزی نکند و به خرد جمعی گوش دهد و با تحول گرایی از انتصابات غیر موجه و شک برانگیز پرهیز کند . در آنصورت است که فعالان و احزاب سیاسی از او حمایت خواهند کرد و علاوه بر ذکر خصایص خوب اخلاقی، مطمئنا در کنار او از مدیریت و شایستگی او سخن و تقدیر خواهند کرد .
وحرف آخر اینکه با این همه ذخایر و نعمات وافراد متخصص و کار بلد ، شان و جایگاه استان این چیزی نیست که درآن قرار داریم !!
- نویسنده : شاهرخ شهنی
Tuesday, 16 September , 2025