به بهانه روز مجلس

عصر مسجدسلیمان // در گرو هر انتخاباتی نهایتا مجلسی شکل می گیرد،انتخابات درهر نظام وکشوری مظهر یک حماسه سیاسی بوده واز طرف دیگر آن نظام حاکم را مشروعیت می بخشد،ودر کشور ما مظهر اقتدار وآبروی نظام وجمهوری اسلامی است،دهم آذ ...

عصر مسجدسلیمان // در گرو هر انتخاباتی نهایتا مجلسی شکل می گیرد،انتخابات درهر نظام وکشوری مظهر یک حماسه سیاسی بوده واز طرف دیگر آن نظام حاکم را مشروعیت می بخشد،ودر کشور ما مظهر اقتدار وآبروی نظام وجمهوری اسلامی است،دهم آذر ماه که مصادف با سالروز شهادت آیت الله مدرس است درتقویم ملی کشورمان به پاس تلاشهاومبارزات این روحانی مجاهد بنام روز مجلس نام گرفته است،اگرچه تا بحثی از مجلس به میان می آیدنام شهید مطالبه گرسید حسن مدرس در ذهن ها تداعی میشود وتوصیه حضرت امام “ره”رابیاد می آوریم که می فرمودند :افرادی مانند شهید مدرس رابه مجلس بفرستید حال بماند که آیا درجامعه امروز ویا بهتر بگویم دربین کسانی که خود رابه هر زحمتی بوده به کرسی های سبز مجلس رسانده اند وخود راشایسته وکالت مردم دانسته اند تاچه اندازه ای به شهید مدرس ها، شهید رجایی ها و…شباهت دارند جای بحث وتردید وجود دارد!
به راستی مگر امثال مدرس ها ورجایی هاوبهشتی هاچه در وجود خود داشته بودند که درتاریخ ما بدون آنکه باجی داده باشند بدون اینکه یال وکوپالی برای خود جمع کرده باشند،بدون اینکه حشم وخدمی داشته باشنداینگونه ماندگارشدند؟درپاسخ به این سوال جواب هایی از این دست رابخاطر می آوریم
آری مدرس درزمانی که کمتر کسی می توانست استقلال رای داشته باشد،استقلال رای واستقلال عمل داشت،مدرس همواره منافع کشور ومصالح جامعه وملت را درنظر می گرفت،مدرس ازمقبولیت اجتماعی بالایی برخوردار بود،هرگز دربیان حقایق و مصالح ملت تردید نداشت،دربیان مشکلات ومسائل روزجامعه دچار لکنت زبان نمیشد،اهل معامله باهیچ کس نبود،مثل شیشه بود اگر اورا می شکستندتیز تر میشد،با صراحت وبا شفافیت موضع گیری می کرد،تمام آرای وتصمیمات او باتکیه براخلاق ومحوریت احکام شرعی واسلامی بود اگرچه خود مجتهد بود اما همواره از خرد جمعی بهره می گرفت وادعانداشت خودش عقل کل است،با علما ونخبگان وروشن فکران جامعه وحتی از پایین ترین قشر جامعه گارگران،کشاورزان…مشورت می گرفت با صاحبان پول وثروت حشر ونشر نداشت،سیاست های کاری خود را در گده های شبانه وبا یک عده لات ولوت های سیاسی وپشت درب های بسته ودر اتاق فکر های مخوف مشخص نمی کرد،برای حذف نیروهای ارزشی شاخ وشانه نمی کشید،به معنای واقعی حامی محرومان،پابرهنگان بود،خودرا مدافع حقوق برزمین مانده مستضعفان می دانست به این نگاه نداشت که آیا دراین موضع گیری آرا یش رویش ویا ریزش دارند،از فردای رای آوردن بفکر رای آوردن دور بعد بدون شک نبود، خط کش ومعیاری که دستش بود رفیق بازی ومنافع خودش نبود،هیچ گاه احساس نزوا نکرد،حق را شجاعانه،جسورانه فریاد میزد به گونه ای که چهار ستون مجلس که بجای خود،تخت شاهنشایی را هم به لرزه در می آورد! تا جایی که روزی رضا شاه به او گفت ای پیرمرد از جان من چه می خواهی و او در پاسخ گفت می خواهم تو نباشی!هرگز حق را پایمال نمی کردویا بهتر بگویم اجازه پایمال شدن حق را نمی داد ،خوب ویا بد بودن افراد را همراه ویا هم دم خود بودن نمی دانست،حرف وعملش یکی بود،ظاهر وباطنش یکی بود،درآن دوره ستم شاهی رضاخان از گفتن حقایق ابایی نداشت ترسی نداشت!مدرس بدون شک دنبال تیتر اول نشریات نبود،اهل ژست گرفتن نبود،اهل غوغا سالاری نبود،مدرس برای جلب رضایت این وآن جای حق وباطل را عوض نمی کرد،مدرس دنبال تسویه حساب های حزبی وجنایی نمی رفت وهرگز دنبال تقسیم غنایم جنگی بین انصارخود نبود!درسپردن بیت المال به این و آن احتیاط می کرد اطرافیان خود را از بهترین ها انتخاب می کرد،آری اینگونه بود که نام مدرس ماندگار شد.بجا وشایسته است که این روز را به نمایندگان شایسته ای که همواره دغدغه ی خدمت صادقانه به مردم را دارند تبریک عرض می نماییم وبر روح مدرس های این مرز وبوم سلام و درود می فرستیم به امید اینکه کرسی های مطالبه گری در استانمان مستحکم تر وپویا تر از همیشه باشند.به امید روزهای بهتر.

به قلم محمدرضا کرم زاده

نام:

ایمیل:

نظر: