- تاریخ: ۱۳۹۷-۰۵-۰۶
- شناسه خبر: 2534 فرشاد جعفری شهنی
شهرک صنعتی مسجدسلیمان در خاموشی/ تاچه وقت باید منتظر همت های به خواب رفته باشیم
عصر مسجدسلیمان // سالهای ۶۲ -۶۳بود که برای به حرکت در آوردن چرخ صنایع کوچک و متوسط و ایجاد فضای مناسب برای کسب و کار سنگ و بنای شهرک های صنعتی نهاد شد و از آن به بعد یکی از شاخصهای پویایی و زنده بودن فضاکار و اشتغال هر ش ...
عصر مسجدسلیمان // سالهای ۶۲ -۶۳بود که برای به حرکت در آوردن چرخ صنایع کوچک و متوسط و ایجاد فضای مناسب برای کسب و کار سنگ و بنای شهرک های صنعتی نهاد شد و از آن به بعد یکی از شاخصهای پویایی و زنده بودن فضاکار و اشتغال هر شهر وشهرستانی فعال بودن شهرک های صنعتی آن منطقه مد نظر بوده چرا که در شهرک های صنعتی مهارت و استعداد افراد در غالب یک واحد صنعتی بکار گرفته می شد و از یک فکر خلاق،صنعتی ظهور و بروز می کرد وسرمایه گذاری، سرمایه خود را به میدان می آورد وکمک حال دولت می شد ونهایتا تولید شغل می شد.بازار داد و ستدپررنگ تر میشد و چرخ اقتصاد سرعت بیشتری به خود می گرفت و جمعی از جوانان وافراد جویای کار در گیر حرفه و شغلی میشدند وطناب بیکاری از گردن جوانان برداشته میشد وحقیقتا در برخی از استانها و شهرستانها که از نعمت مدیران دور اندیش و صاحب نظری برخودار بودند وجود شهرک های صنعتی یک مهبتی بوده که باعث شکوفایی استعدادها وکاهش نرخ بیکاری بوده است،امامتاسفانه سالهای سالهاست از آن شور ونشاطی که باید وبعضا در شهرک های صنعتی کشورمان و خوزستان و خاصه درشهرستان مسجدسلیمان خبری نیست وانچه می بینیم ومیشنویم غالبا بو و رنگ نا امیدی می دهد.
“بخش قابل توجه ای از واحدهای تولیدی در شهرکهای صنعتی استان وموکدا شهرستان مسجدسلیمان یا در حالت تعطیلی بسر می برند ویا نیمه کاره و رها شده اند،قفل های درب برخی از این واحدهای صنعتی زنگ خورده اند و خروارها خاک بر قامت و ماشین آلات آنان نشسته است.درشهرمن سر انجام برخی از این واحدهای تولیدی به جایی رسیده که در حال حاضر به عشایر اجاره داده شده واکنون آغول گاو و گوسفندان است،ویا بعنوان کمپ ترک اعتیاد مورد استفاده بوده است ویا به مصادره بانک ها در آمده اندومعلوم نیست مابقی چه سرانجام تلخ ویا شیرینی پیدا کنند.
دلایل متعددی پیش رو بوده که امروز قطار این واحدهای تولیدی -صنعتی در ایستگاه یاس وناامیدی متوقف شوند،بعضا تحت عنوان کمبود نقدینگی.فقدان بازار. اختلاف بین شرکا.عدم تامین مواد اولیه.عدم تامین اعتبار جهت خریدماشین آلات مورد نیاز. ورشکستگی مالی. عدم توان باز
پرداخت تسهیلات بانکی.وجود موانع گمرکی.عدم برند سازی.نداشتن برنامه ای برای حمایت از این دست صنایع وسرمایه گذاران. توسعه های غیر کارشناسی وسلیقه ای.صدور مجوزهای احداث وراه اندازی شهرک های صنعتی در شهرستانها بدون توان سنجی فقط با نگاه یک افتتاح وغالبا برای جلب نظر نمایندگان و استانداران و در نهایت نبود نظارت های کافی وگام به گام از روند فعالیت این شهرکها وخاموش بودن شمع تدبیر ودرایت ازجانب مدیران کل شهرک ها ومعاونین برنامه وبودجه استانداری ها از ادوار گذشته تا کنون بدون تعارف و باصدای بلندی باید گفت هر کدام به سهم خود کوتاهی هایی نابخشودنی در این بخش داشته اند اما بواسطه وصل بودن به این وزیر ویا آن وکیل تاکنون دیده نشده اند که مورد ماخذه جدی ای قرار گرفته باشند بلکه همواره باسلام وصلوات ماندگاری بیشتری پیدا کرده اند!وبه همین خاطر است که امروز کشتی اکثر واحدهای تولیدی این شهرکها خصوصا در شهر من به گل نشسته است و در کشور شاهد سکته های پی در پی اقتصاد هستیم.
آری امروز برخی از این واحدهای صنعتی درحال حاضر به مصادره بانکها در امده اند و برخی هم بعضا زرنگی کرده و سرمایه خود را در مسیر آسانتر وچرب تری هدایت کرده اند وبرخی دیگر هم آنقدر موانع در سرراه تولیدات خود دیده اند که در نهایت عطایش را به لقایش بخشیده اند،چرا که در لابه لای برخی قوانین جاری و سلیقه های برخی مسئولین باید برای به میدان اوردن سرمایه خود و راه اندازی کسب و کاری و ایجاد اشتغال حال و حوصله التماس کردن هم داشته باشید.آری شهرکی که امروز باید به واسطه نواخته شدن شیپور تولید و آچار بدست بودن صدها کارگر درآن انواع نان فانتیزی.نوشابه ای با برند گدار نوش و اب معدنی را برسر سفره ها بیاورد،کلید وپریزی که بر در ودیوار تک تک خانه های لبخند بزند.دستمال کاغذیی با برند آی گل روی طاقچه ها منتظر دستهای مهربانی باشد.دفترچه تحریر ونوشت افزاری که مسافر کیف کودکان این دیار باشد،انواع کودی که برای رونق گرفتن بخش کشاورزی خود را روانه باغات کند،انواع کیک و کلوچه ای که امروز باید جایی بر روی میز صبحانه داشته باشند،ظروف یکبار مصرف آلومینیومی واسفنجی که الان باید دست به دست در سفره های نذری می چرخید،دیگر ازماکارونی تولید نشده.الکل شکل نگرفته.دمپایی به پا نرفته.نخ بسته بندی تابیده نشده.ترانس برق بر روی پایه نصب نشده.از باطری سازی هنوز نیامده به بازار خوابیده.ازسوسیس و کالباس درجا زده.از در وپنجره بسته شده. از تولید بتن روی زمین تخت شده.از باز یافتی که در بین راه مانده و خیلی از این دست وام های گرفته شده واشتغال های شکل گرفته روی کاغذ چیزی نمی گویم وشاید از ان هزار هزار نفری که بواسطه این مشاغل باید نانی سر سفره خود می بردند تا بیش از این شرمنده خانواده های خود نباشند امروز خبر انچنانی نیست واگر درگوشه وکناری از شهرکی یک واحد تولیدی روی پا خودایستاده است باید بدانیم با قدی خمیده ایستاده است ونیمه نفسی بیش نمی کشند انهم به همت صاحبان خود می باشد،جناب آقای وزیر -جناب آقای استاندار.-جناب اقای نماینده سوال امثال من این است تا چه وقت این روال های اشتباه باید ادامه داشته باشد،تا کجا بایدبرسیم واز کدام خط محرومیت باید بگذریم تا قبول کنیم یک جای کارمان اشکال دارد آنهم اینکه خیلی ها سر جای خودشان نیستند! اکنون که دنیای استعمار واستکبار دست در دست هم گذاشته و می خواهندحلقه تحریم را برجسم وجان مان تنگ تر کنند، اکنون که دشمن با اهرم تحریم میخواهد ما را به زانو در بیاورد،اکنون که مشکل اول جامعه اشتغال و رونق اقتصادی است چرا باید چرخ شهرک های صنعتی یمان که بخشی از اقتصادمان به ان گره خورده است درخاموشی بسر ببرند؟
اکنون که شعار تولید واشتغال وحمایت از کالای ایرانی نقل محافل شده چرا باید دست روی دست گذاشت!تا چه وقت باید در تعارف و بعضا باجهای سیاسی.حزبی.طایفه ای.رفاقتی…خود را گرفتار کنیم وشاهد مصادره شدن نوبتی و پی در پی واحدهای تولیدی در این شهرکها باشیم.آقای وزیر.آقای استاندار.آقای نماینده…برای به حرکت در آوردن این قطار ایستاده،این کشتی به گل نشسته نیاز به مردان کار آزموده است،نیاز به همت های بلند است،با گماشتن مدیران توصیه ای.سفارشی.برادر این وآن اتفاقی نخواهد افتاد،منتظر چه کسی هستید!چه کسی باید آستین بالا بزند،اکنون وقت بخواب رفتن نیست،باید همت های بلند ومدیران جهادی را به میدان بیاورید، باید تدبیری کرد، اگرجایی نیاز است کمبود نقدینگی آنان را حل کنید.اگر می شود شرکا را دعوت کنید و به اختلافات آنان پایان دهید.اگر نیاز است مواد اولیه آنان را تامین کنید.درصورت نیاز با بانکها وارد مذاکره شوید اما نه مذاکره ای از جنس برجام ودرنهایت فرصت نفس کشیدن برای صاحبان سرمایه بگیریدوتکلیف واحدهای مصادره شده توسط بانکها را مشخص کنید…وتدبیر آخر اگر صاحبان فعلی نمیتوانند پای کار باشند امتیاز آنان را فک رهن کنید ودراختیارمتقاضیان دیگری قرار دهید.
آنچه که مسلم ومشخص است انجام این امور درشرح وظایف امثال شماست که شاید حقوقی نزدیک به حقوقهای نیم نجومی دریافت می کنید و پشت میزهای قدرت و شاید خدمت تکیه زده اید و تریبونهای خاصی را دراختیار دارید.
انچه از ادوار گذشته تاکنون رخ داده بیشتر رنگ نامهربانی داشته است.
از این داستان که بگذریم به اینجا می رسیم چندی پیش متوجه شدم چند نفری باعجله انگار دنبالشان کرده بودند درمحل دوراهی لالی-دشت زیلایی درحال نصب تابلویی با این عنوان دهان پرکن بودند “شهرک صنعتی شماره۲مسجدسلیمان”درد فراموش شده ام دوباره سر باز کرد! باز برای دقایقی خاموشی و رکود شهرک شماره یک در ذهنم تداعی شد، اینجابود کم لطفی دیدم که اگر من به کمک آقای استاندار نیایم و از جناب مدیرکل شرکت شهرکهای صنعتی چند سوال نداشته باشم،ایشان بفرمایند این اداره کل برای دو پروژه پتروشیمی وآلومینیوم تا کنون چه فرش قرمزی پهن کرده اند،این چه شهرکی است که
تا کنون فاقد کمترین زیر ساخت هاست؟اگر برق است نا پایدار است وباصد واسطه تا اینجا امده.اگرآب است با کلی شرط وشروط و غیر اصولی و موقت امده تازه با لطف مدیر کل اب فاضلاب روستای است.اگر تامین زمین بوده که این اداره کل بیشتر در نقش یک بنگاه املاک حاضر و ظاهر شده و احتمالاسود خوبی این وسط نصیبشان گردیده است وهنوز در پیچ وخم صدور سند هستند، اگر جاده دسترسی است که اتفاقی رخ نداده ،آیایک شهرک نباید حصار کشی باشد.آیا در یک شهرک نباید جاده های دسترسی هر کارخانه احداث شده باشد.ایا این شهرک محوطه سازی نمیخواهد.ایا این شهرک نیاز به ایستگاه آتشنشانی وایستگاه اورژانس ندارد.ایا این شهرک صنعتی شماره دو نیاز به پیاده کردن طرح توسعه ندارد ایا عدم استقبال سرمایه گذاران از صنایع پایین دستی آلومینیم که این همه مورد تاکید عام وخاص است بواسطه کم کاری این اداره کل وسایر دستگاهها نبوده که تا کنون نسبت به تسطیح اراضی به این منظور در این منطقه اقدام خاصی شده است…
اگر چه در این میان تلاشهای وافر استاندارسابق دکتر مقتدایی و دکتر شریعتی استاندار فعلی وحضرت آیت الله موسوی جزایری نماینده محترم ولی فقیه در استان و برخی مسئولین شهری ازجمله امام جمعه مطالبه گرمان وفرماندار هوشیارو پای کارمان و ادوار نمایندگان شهرستان قابل تقدیر است و بارها در راستای اهداف این پروژه ها و بر داشتن موانع پیش رو این دو کارخانه صادقانه خود را به اب و آتش زده اند.
اما حقیقتا برخی سنگ اندازی ها و نظر تنگی ها رایج در برخی دستگاهها ی اجرایی و بعضا مرض وغرض های کنار گوش این مسئول و آن مسئول را واقعا نمی دانم به حساب چه گذاشت،و ریشه انها را در کجا می توان جست،در دشمنی با مردمان محروم وجوانان بیکار این منطقه،که روز به روز طناب دار بیکاری بر گلو و گردن آنان بدلیل کوتاهی های صورت گرفته تنگ تر می شود و یا خدای ناکرده در دشمنی پنهان با نظام گذاشت و یا این دست رفتارهای آنان را به حساب جهل ونادانی گذاشت که در راه اندازی و شکوفایی حوزه های کار واشتغال از خود کوتاهی و کم فروشی نشان میدهند.
بدون تعارف باید باصدای رسایی گفت و قبول کنیم استانداران.نمایندگان.معاونین برنامه بودجه استان. اداره کل شرکت های شهرکهای صنعتی.اداره کل صنعت ،معدن و تجارت.اداره کل کار وامور اجتماعی…از ادوار گذشته تا کنون در انجام وظایف خود کوتاهی و کم لطفی داشته اند ،حال یکی کمتر و دیگری شاید بیشتر اگر غیر از این بود حال و روز استان زر خیزمان اینگونه نبود.،مدیران پروازی و سفارشی فرصت توسعه را از خوزستان گرفته اند.اگر غیر از این بود امروزما در خوزستان شاهد بالاترین نرخ بیکاری نبودیم.شاهد اینهمه خودکشی و افزایش برخی جرائم خورد نبودیم.شاهد اعتراضات کارگری بخاطر مطالبات عقب افتاده خود نبودیم.شاهد این نبودیم که میزان سختی آب شرب آبادان وخرمشهر از ۱۲ هزارمیکروموس بگذرد.شاهد کشته های پی در پی درتصادفات وحوادث بین جاده ای در جاده های غیر استاندارد نبودیم.شاهد مرگ کودک هفت ساله بخاطر عقرب زدگی نبودیم.شاهد به شماره افتادن نفسهای مردم خوزستان بواسطه مهمان ناخوانده ای بنام ریز گردها نبودیم.شاهد خشکیدن وانتقال اب کارون نبودیم.شاهداز رونق افتادن هورهای گوشه وکنارمان نبودیم…
به امید روزی که همت های بخواب رفته بیدار شوند وهرکس در جای خودش باشد،به امید روزهای خوب.
به قلم :محمدرضا کرم زاده
تیر۱۳۹۷-مسجدسلیمان